كو بانگ چنگ و ناي و دف؟ آن دست بشكند
كز بزم عشق، شور و نوا را گرفته است
:: موضوعات مرتبط:
<-CategoryName->
:: برچسب‌ها:
<-TagName->
من نه به دف بل به ناز کوی او خواهم رفت؛
مست مست، مجنون مجنون، تا به کوی او خواهم رفت.
سر ز پا پنهان ،دست ز دست لرزان، تا کنم صدای مست دف را عیان...
هیچ مگویید که ندانید حال حالم...
غوغای درونم، ناله زارم.
اگر عقل مرا بود به کویش نگاه آشنا نمیکردم...
حال که شد چه باک و چه هراس؟
با ساز روم با ناز روم...
با آواز ساز روم ...
مست و خرامان بهر مستی نگاه یار روم
:: موضوعات مرتبط:
<-CategoryName->
:: برچسب‌ها:
<-TagName->
دف در دفِ تنيده و، مه در مهِ رميده ، خدا را بِدف! به دف روحِ
آسمان، به دف روحِ من بِدف!
شب، بعد از اين سكوت نخواهد ديد
من، بعد از اين شب توفاني
تا صد هزار سال نخواهم خفت
شب را بِدف! دفيدنِ صدها هزار دف!
مهتاب را
با روح من بِدف! دف خود را رها نكن، تو را به لذت اين لحظه
ميدهم قسم، دفِ خود را رها نكن!
دفدفدفست كه ميكوبد
روي هدف
دفدفدفست كه ميكوبد
آه، اي جوان! اجازه بده تا ببوسمت!
دورت بگردم، اِي دفِ ديوانه، اِي دفِ ديوانه، دفدفِ ديوانه، اِي ي ي
ي . . .
دورت بگردم، اِي دفِ ديوانه، اِي ي ي ي . . .
دورت بگردم، اِي دفِ ديوانه، اِي دفِ ديوانه، دفدفِ ديوانه، اِي ي ي
ي. . .
اِي ي ي ي . . .
اِي ي ي ي . . .
دورت بگردم، اِي دفِ ديوانه، اِي ي ي ي . . .
اِي ي ي ي . . .
*بخشی از شعر "دف" سروده ی دکتر رضا براهنی
:: موضوعات مرتبط:
<-CategoryName->
:: برچسب‌ها:
<-TagName->
قديمي‌ترين نوشته كه در آن سخن از دف به ميان آمده است ,كتاب مقدس حضرت داود(ع) به نام زبور است.
حضرت داود(ع) در 1010-970 ق.م مي‌زيسته و از پيامبران بزرگ مي‌باشد. از كتاب زبور به اين آيه اشاره مي‌نمائيم: ( او را با دف و رقص، تسبيح بخوانيد.)....
.
.
برای خواندن بقیه به ادامه مطلب بروید.
:: موضوعات مرتبط:
<-CategoryName->
:: برچسب‌ها:
<-TagName->
دف سازی است که اساسا ً عبارت است از قابی که بر یک طرف و گاه دو طرفش پوست کشیده شده است و با زدن یا کشیدن انگشتان بر آن نواخته می شود . بر طبق روایات، نخست در شب زفاف سلیمان و بلقیس دف نواخته شد و نیز می گویند.....
.
.
برای خواندن بقیه به ادامه مطلب بروید
:: موضوعات مرتبط:
<-CategoryName->
:: برچسب‌ها:
<-TagName->
خدا را محتسب مارا به فریاد
دف و نی بخش
که ساز شرع ازین افسانه بی
قانون نخواهد شد
"حافظ"
:: موضوعات مرتبط:
<-CategoryName->
:: برچسب‌ها:
<-TagName->
هر چه میسازد به ما که ساز نیست
دف که غوغا میکند غماز نیست
این مرید از بس که سیلی خورده است
در کف پیرش به سان مرده است
در سماع آید چو تیمارش کنی
میخرامد گر تو بیدارش کنی
هان که این دیوانه زنجیری نبود
عشق امد عقل را از وی ربود
همچو خلخال زنان مشرقی
خش خشش دارد هوای عاشقی
اهل دل را دل پر از خون میکند
خود چو لیلی جمله مجنون میکند
چون برقصد حلقهء زلف دفی
صد هزاران دل بریزد در کفی
گفت پیری با دف سردی چنین:
ای فقط رقاصهء اهل یقین
جای ضرب شصت ما بر روی تو
میگشاید بند از گیسوی تو
این چه حالست از جه غوغا میکنی؟
درد داری شور بر پا میکنی؟
این تجلای مقام درد نیست
حاصلش جز اشک و اه سرد نیست
دف بگفتا :گشتمت عمری مرید
کس به غیر از شور در حالم ندید
خواجه را اینگونه نندازش به شک
حال ما میپرسی اما با محک؟
انزمان کین نکته را اموختم
بر لبم زنجیرها را دوختم
دلبری گفتا به دلداری چنین
در مقام ذکر چون اهل یقین
((هر که را اسرار حق اموختند
مهر کردند و دهانش دوختند))
من اگر در پرده گفتم راز را
حربه ای کردم مقام ساز را
دف ببخشاید کلامم خام بود
عکس روی ساقی اندر جام بود
:: موضوعات مرتبط:
<-CategoryName->
:: برچسب‌ها:
<-TagName->
یاد بادآن شب که در مجلس خروش چنگ بود
مطربان را عود بر ساز و دف اندر چنگ بود
:: موضوعات مرتبط:
<-CategoryName->
:: برچسب‌ها:
<-TagName->
گروه باران آماده همکاری و اجرای برنامه های موسیقی با
ارگانها و
سازمانها
و نهادهای دولتی و خصوصی
و دانشگاه ها میباشد.
:: موضوعات مرتبط:
<-CategoryName->
:: برچسب‌ها:
<-TagName->
نویسنده : hamed
تاریخ : پنج شنبه 8 تير 1391برچسب:
تبادل
لینک هوشمند
